کتاب حوصلهسربری که جایزه ابوالحسن نجفی گرفت!
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۱۰۳۱۷
حسین معصومی همدانی، کتاب «دروازه خورشید» را که جایزه «ابوالحسن نجفی» را برد، کتاب حوصلهسربری عنوان کرد که برای خوانندههای کمحوصله مناسب نیست. البته اذعان کرد نویسنده کتاب در این موضوع تعمد داشته، زیرا عاقبت خوشی ندارد.
مراسم پایانی ششمین دوره جایزه ابوالحسن نجفی، عصر روز سهشنبه، ۲۵ بهمنماه، در شهر کتاب برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، علیاصغر محمدخانی، دبیر این جایزهف توضیحاتی درباره روند داوری و کتابهای بررسی شده ارایه کرد و گفت: یکی از آسیبهایی ترجمه این است که مترجمان به سبک و زبان نویسندگان، توجهی ندارند و برخی از مترجمان به یک سبک، آثار نویسندگان را ترجمه میکنند؛ درحالیکه هر نویسنده سبک متفاوتی از دیگر نویسندگان دارد. یکی دیگر از نکاتی که در جایزه به آن توجه کردیم، این بود که ترجمه بر اندیشه و فرهنگ ایرانی چه تأثیریدارد. نکته دیگری که در حوزه ترجمه با آن مواجه هستیم، مسئله کپی و سرقت و رونوشت از آثار دیگران است؛ البته این بازاری است که برخی از ناشران جعلی درست کردهاند، کتاب خوبی که ترجمه میشود، بلافاصله، چند رونوشت از آن بیرون میآید. این ترجمه نیست، بلکه رونویسی بهنام مترجم از مترجم دیگری است که زحمت اصلی را کشیده است.
محمدخانی در ادامه گفت: ۸۳ کتاب به دبیرخانه رسید که ۵۰ اثر از زبان انگلیسی، ۱۴ اثر از زبان فرانسه و و در رتبههای بعدی زبانهای ایتالیایی، روسی، آلمانی و عربی، ترکی استانبول و کردی قرار داشتند. چند ناشر هستند که به ترجمه، ویراستاری، ظاهر کتاب و جنبههای گوناگون آن توجه میکنند که ارزش ترجمه کتاب را بالا می برد.
او با معرفی هیئت داوران و اشاره به جلسات هیئت داوری گفت: هر کتاب را دو سه نفر میخوانند، زمانی که مرحله بالاتر میرسید، اصل کتابها را تهیه میکردیم و با اصل کتاب تطبیق میدادیم. امسال داوری دشوار بود، زیرا خیلی کتابها نزدیک به هم بودند، انتخاب سخت بود. سالهای گذشته راحتتر میتوانستید چه از نظر محتوای کتاب چه ترجمه و چه ساختار کتاب انتخاب کنید.
در ادامه برگزیدگان معرفی شدند که به نفر برگزیده ۱۰ میلیون تومان پول نقد، نشان ابوالحسن نجفی و به نفرات شایسته تشویق ۵ میلیون تومان پول نقد و نشان ابوالحسن نجفی اهداء شد.
سپس امید طبیبزاده، در سخنانی توجه مترجمان به رمانها پادآرمانشهری را یکی از ویژگیهایی این دوره دانست و گفت: البته ما چیزی به عنوان رمانهای آرمانشهری نداریم زیرا رمان نمیتواند به آرمانشهر بپردازد.
او در ادامه درباره روند انتشار کتابهای پادآرمانشهری از سال ۱۹۲۱ مقارن با شکلگیری نخستین آرمانشهرها تا کنون پرداخت و گفت: این کتابها پاسخی احتمالی به فضای حاکم بر حکومتهای توتالیتر بوده است. زمانی که شوروی فرو ریخت، انتظار میرفت دیگر رمان پادآرمانشهری نوشته نشود اما نوشتن این رمانها ادامه یافت که به نظر پاسخی به گروههای راست افراطی و تمامیتخواه در اروپا بود.
طبیبزاده با نام بردن کتابهای «سرزمین پدری» ترجمه شیرین سادات صفوی، «خاموشی» ترجمه مهتاب صفدری و «زنان تشنه قدرت» با ترجمه ابوالفضل الله دادی به عنوان کتابهای پادآرمانشهری، افزود: این آثار یک ویژگی مشترک دارند، مانند بیماری هستند که در کشورهای مختلف یک عوارض مشترک دارند و چیز واحدی را توصیف میکند که قدرتهای تمامیتخواه دارند. مفاهیمی که فقط میشود از طریق رمان بیان کرد.
موسی اسوار، از داوران این جایزه، نیز گفت: رمانها را که مطالعه کردم، لذت میبرم که زمین از حجت خالی نمیماند و مترجمان پرورش مییابند و میبالند و جای بزرگان را آهسته پر میکنند. این حس مغتنم است.
او سپس درباره ادبیات عرب صحبت کرد و گفت: ما با ادبیات عرب با وجود اشتراکهای فرهنگی و ادعای اینکه هزار سال با این زبان دمخور هستیم و زبان اعتقادی ماست، در خیلی زمینهها بیگانهایم.
اسوار سپس با اشاره به جایگاه شعر در زبان عربی دباره روند شکلگیری داستان در کشورهای عربی از خطابه، رسائل تا قصص و شکلگیری مقامات که جنبی داستانی دارند، توضیحاتی ارایه کرد و گفت: یکی از نخستین آثار که حالت داستانی دارد، «رساله آمرزش» (رساله الغفران) ابوالعلاء معری است که منشأ اثر دانته در خلق کمدی الهی بوده است. هزار و یک شب و ذکر جنگ و ایام عرب که داستان رشادتها را نقل میکردند و داستانهای عاشقانهها هم به نوعی در حوزه داستان میگنجند. تا میرسیم به دوره پیشامدرن که بر اثر تماس مغرب زمین و حس نوستالژی نسبت به گذشته، حرکت ترجمه و تعریب فرآوردههای ادبی مغرب زمین به ویژه از مصر شروع میشود.
او در ادامه به صورت کلی درباره شکلگیری ادبیات داستانی در دنیای عرب توضیح داد و گفت: اولین رمان معاصر را محمدحسین هیکل در سال ۱۹۱۳ با عنوان رمان «زینب» در مصر نوشته است و دیگرانی هستند که در سوریه و لبنان رمان نوشتهاند. در نیمه قرن ۱۹ بود، ۱۸۵۸ روزنامه حدیقهالاخبار رمانهای پاورقی منتشر میکرد که از از زبان بیگانه و مشخصات فرانسه ترجمه میشدند. فرانسس مراش در سال ۱۸۶۵ رمانی نوشت. در سده نوزدهم جورجی زیدان مصری بر اساس تاریخ اسلام، سلسله رمان تاریخی نوشت. بعد دنسلهای دیگر ظهور کردند. در سوریه و لبنان و شمال آفریقا و الجزایر تحت تاثیر زبان و فرهنگ فرانسه حرکت ترجمه گسترش مییابد و رمان نویسی شکوفا میشود.
به گفته او، رمان در دنیای عرب در قرن بیستم بیشتر تحت تأثیر جنگ جهانی دوم و مسئله فلسطین و استعمار بوده است.
اسوار یادآور شد: رمان حرکت، خوب و ریشهداری در زبان ادبیات عرب داشت که نه تنها شکوفا شد، بلکه به زبانهای دیگر راه یافت، اقبال زبان اروپایی باعث شد جایزه نوبل به نجیب محفوظ اهداء شود.
او با تأکید بر اینکه در ایران با ادبیات معاصر عرب بیگانه بودهایم، گفت: علت نخست آموزش زبان عربی است که معمولا به صورت سنتی آموزش میدادند. تا انقلاب چندان با ادبیات معاصر خاورمیانه عربی دمخور نبودیم. نمایشگاه بینالمللی فتح باب مغتمی برای ورود کتابهای عربی بود البته تغییراتی هم در نظام آموزشی رخ داد.
این مترجم با بیان اینکه فرهنگهای دوزبانه در زبان عربی کم هستند، گفت: فرهنگهایی خوب وجود دارد اما کافی نیست، بخصوص اگر با ادبیات معاصر سرکار و داشته باشید، دشواری بی حد و حصر میشود. ترجمه از زبان عربی خیلی سخت است و اگر کسی خطر کند و وارد میدان شود باید خیلی چیزها را به جان بخرد. در این راه ملامت میشود، لغزشگاهایی وجود دارد و به همین دلیل کوشایی و دانش وسیع میطلبد. یکی از مشکلات ما تفاوتهای زبانی و فرهنگی است. زبان عربی بهظاهر ساده است اما در همان زمان عربی ۲۰ و چند کشور به ۴حوزه زبانی تقسیم میشوتد که شباهتها و تفاوتهایی دارند که گاه برای کسانی که به زبان عربی هم صحبت میکنند، غریب و بیگانه است مثلا سریال عربی الجزایری با زیرنویس عربی فصیح پخش میشود. هرکدام مفردات خاص خود را دارند. وارد اصطلاحات که میشوید، چالشهای عجیب و غریبی خواهید داشت. گاه تعبیرات غلط انداز است. واژههای فریبکار بسیار هستند.
اسوار سپس درباره واژههای فریبکار توضیح داد: در متن با کلمههایی روبهرو میشوید که آشنا هستند اما معنای دیگری دارند که مخفی است یا درباره زبان فارسی تغییر معنا داده است. مثلا هجرت در ایران مفهوم دینی پیدا کرده است اما در زبان عربی همان مهاجرت است. یا مصدع که به معنای شکاف و گسست است اما در زبان فارسی به معنای دردسر تعبیر میشود.
او در ادامه یا آوردن شاهد مثالهای دیگری درباره سختی ترجمه از زبان عربی گفت.
حسین معصومی همدانی هم به بررسی کتاب «دروازه خورشید» پرداخته بود که به صورت مکتوب برای حاضران خواند.
او عنوان کرد: اولین چیزی که در خوانندن رمان مهم است، این است که اثر خودش رو لو ندهد. کتاب ترجمهای روان دارد که به لحاظ زبان فارسی خوب است. مترجم مقدمه کوتاه نوشته که نکات خوبی در آن بیان شده است. کتاب «دروازه خورشید» ترکیبی موفق از رمان غربی و شیوه قصهگویی شرقی است. الگوی شرقی رمان، کتاب هزار و یک شب است اما داستان در کاخ نمیگذرد و شهریار یونس است که در بیمارستان و اغما به سر میبرد و شهرزاد قصه هم دکتر خلیل. هر دو آنها آوارههای فلسطینی و مبارزه فلسطینی هستند که به دو نسل متفاوت تعلق دارند. طبعا یونس میمیرد و دکتر میرود تا آوارگی خود را از سر بگیرد.
او سپس درباره روند داستان و شخصیتها گفت: محور کتاب فلسطین نیست، بلکه مردم فلسطین هستند. داستان حماسی نیست برخلاف اینکه همه سرگذشت فلسطین را به صورت حماسی شنیدهاند. مردم داستان مانند بقیه مردم زندگی میکنند، شادی میکنند و دروغ میگویند، کار میکنند و.... دکتر خلیل میخواهد مرگ کسی را به تعویق بیندازد که به نظر او، مرگش مرگ فلسطین است. از نظر خلیل یونس نماد است. به نظرم محور اصلی پیش از انقلاب دو دوستان عاشقانه است و قهرمان اصلی در کتاب دو زن هستندکه محور حوادثند.چهرهها در داستان دوپهلو هستند و ویژگی خالص قهرمانی را ندارد. هویتها در داستان ناپایدار است. در دو جای داستان عنوان شده حرف و حرف میآورد و در دل داستان داستان دیگری مطرح میشود که بیشتر سبک داستانگویی نویسنده است.
معصومی همدانی تصریح کرد: ممکن است رمان برای خواننده کمحوصله، خستهکننده باشد. به نظرم عمدا خسته کننده است، زیرا عاقبت خوشی ندارند.
در ادامه مراسم پیام ویدئویی عبدالله کوثری برای حاضران پخش شد.
او در این پیام بیان کرد: ترجمهها خوب بود، اغلب مترجمان زاده دهه ۱۳۶۰ هستند و ترجمهها کمابیش در یک سطح بودند و این کار داوران را مشکل میکرد و انتخاب مترجم برگزیده به درازا کشید و به بازخوانی برخی از کتابها منجر شد. این مایه خوشحالی و نویدبخش است.
کوثری سپس با بیان اینکه برخی از متنهادر سطحی نبودند که جایزه بگیرند اما کار مترجم خوب بود، به مترجمان توصیه کرد، برای انتخاب کتابها توجه بیشتری داشته باشند و فقط به کتابهایی که تازه منتشر میشوند، بسنده نکنند و سراغ آثاری بروند که در دهههای قبل منتشر شده اما مترجمان از آن مغفول ماندهاند. میراث ادبیات جهان غنیتر از چیزی که ترجمه شده است. هر نسلی ممکن است کوتاهی کرده باشد و امیدوارم نسل شما این کوتاهیها را جبران کند.
در ادامه مراسمف هر کدام از برگزیدگان سخنانی درباره کتاب و ترجمههایشان گفتند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: جایزه ابوالحسن نجفی عبدالله کوثری حسین معصومی همدانی موسی اسوار جشنواره فیلم فجر 1401 دفاع مقدس کتاب جشنواره فجر 1401 سی وهشتمین جشنواره موسیقی فجر موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس جشنواره فیلم فجر 1401 دفاع مقدس ابوالحسن نجفی زبان عربی شکل گیری کتاب ها رمان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۱۰۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستانکهایی برای فلسفهورزی کودکانه
ایسنا/اصفهان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با هدف تقویت تفکر و فلسفهورزی در کودکان روانه بازار نشر شد.
اگر از یُعد مخاطبشناسی به دنیای کتاب ایران نگاه کنیم، با نظرگاهی فراگیر اما غلط روبهرو میشویم که برای اصلاح آن باید کوشید. تصوری اشتباه در بین اکثریت جامعۀ کتابخوان ما وجود دارد مبنی بر اینکه کتاب خوب و باکیفیت را فقط در بین ناشران تهرانی میتوان یافت. این در حالی است که در شهرهای دیگر کشورمان نیز کتابهایی شایان توجه منتشر میشود، همانطور که ممکن است در میان انتشاراتیهای تهران نیز با کتابهایی بیقدر و ناقابل مواجه شویم.
«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» یکی از آن آثار غیرتهرانی است که در عرصۀ غامض و هزارتوی کتاب کودک نگاشته شده است. این مجموعه یکی از تازههای نشر «یار مانا» از انتشاراتیهای اصفهان محسوب میشود و پدیدآورندگان آن هم خاستگاهشان به همین دیار بازمیگردد.
رضاعلی نوروزی، عضو هیئتعلمی گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان، نویسندۀ اول و فاطمه داوری نویسندۀ دوم این اثر به شمار میآید. این مجموعه در اواخر سال ۱۴۰۲ شمسی با تصویرگری فائزه تقییار به جامعۀ کودکان ایرانی و البته پدر و مادرها، مربیان و مراقبان آنان تقدیم شده است.
این کتاب با توجه به اهمیت آموزشیاش در «کتابنامۀ رشد» به ثبت رسیده و رویداد ملی یارستان کودکستان نیز خواندنش را پیشنهاد داده است. این رویداد همواره سعی دارد تا کتابهای فاخر کودکانه را به جامعه معرفی کند.
جذابیت بصری و اهمیت چندجلدیبودن
اگر جلد هر کتابی نخستین دعوتگر خواننده به دنیای آن کتاب باشد، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با آن رنگینکمان شاد و سرزندۀ ۱۵رنگیاش موفق بوده است. بدون تردید، به تراکم محتوای نوشتاری بر روی جلد میتوان انتقاد کرد. بااینهمه، جذابیت بصری کتاب چه بر روی جلد و چه در صفحات مختلفش انکارشدنی نیست و به نظر میرسد، قدرت فراوانی در جلب رضایت مخاطبان اصلیاش، یعنی کودکان پیش از دبستان، داشته باشد.
جذابیت بصری کتابهای کودک صرفاً در جذب و کشش خواننده به مطالعۀ آن یا شنیدنش تأثیر ندارد. جاذبۀ تصویرگری هر کتابی میتواند کاملکنندۀ متن نوشتاری و در تقویت و تربیت بصری کودک نیز اثرگذار باشد. تربیت بصری کودک مانند هر مسئلۀ دیگری چون خوبشنیدن یا مهارتهای دستورزی دارای اهمیت است و نباید دستکم گرفت.
«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» در کنار این ویژگیهای ظاهری، بهخاطر مجموعهبودن یا چندجلدیبودنش نیز درخور اعتناست. امروزه، اهمیت خرید کتابهای دنبالهدار و تأثیر آنها بر کتابخوانشدن کودکان و تبدیلشدن فرهنگ کتابخوانی به برنامۀ ثابت روزمرهشان بر کسی پوشیده نیست.
اگر کتاب و شخصیتهای یک مجموعه برای کودکی جاذبه نداشته باشد، بحثش جداست، اما اگر جلد نخست یک کتابِ مجموعهای تأثیر کافی و لازم را بر کودک بگذارد، دیگر پدر و مادر مجبور نیستند که مدام برای تهیۀ کتاب و خواندن یک اثر از سوی بچهشان به تقلا بیفتند، بلکه خود کتاب مشوق کودک است تا از جلدی به جلد دیگر سفر کند و غرق در جهان داستانی شخصیت یا شخصیتهایی شود که بهراستی برایش جاذبه دارند. در اینجا میتوان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» را در مقام نمونهای موفق از کتابهای دنبالهدار و گیرا معرفی کرد.
لذت غرقه در کشمکشهای خرگوش کوچولو
اما محتوای این کتاب و به بیانی هر ۱۵ جلدش را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد. بخش نخست آن داستانکی شیرین و لذتبخش در ۹ یا نهایتاً ۱۲صفحه است. هر دفعه شخصیت اصلی کتاب، یعنی خرگوشِ کوچولو، بازیگوش، شوقمند، کمتجربه و با اشتباهات کوچک و بزرگ در یک موقعیت زنده و واقعی قرار میگیرد. در چنین موقعیتی کودک پیش از دبستان، یعنی مخاطب اصلی کتاب، میتواند همدلانه به آن بنگرد و با اتفاقاتش و شخصیت اصلیاش همذاتپنداری کند. گفتنی است که نثر این داستانها بر اساس قواعد شکستهنویسی فارسی تنظیم شده است.
بههرروی، کودک در دریای این مجموعه نهتنها میتواند خویشتن را در جایگاه خرگوش کوچولو تصور کند و بر آموختههایش برای رویارویی با مسائل زنده و جاری زندگی بیفزاد، بلکه قادر است خانواده، بهطور مشخص مامان و بابای خود و همچنین دوستان و دیگر شخصیتهای فرعی هر داستانک را در موقعیتی از زندگی راستین ببیند.
این مسئله کودک را با فکر و ایده و دغدغههای بزرگترها یا گروههای همسالش در لایههای مختلف داستان آشنا میکند؛ در حالی که همین آشنایی ممکن است در وضعیت جاری و ساری زندگی روزمره ممکن نباشد. با توجه به موشکافی شخصیت خرگوش کوچولو در هر داستان و ترسیم آرزوها، ترسها و بهطورکلی جهانبینی او این مسئله برای بزرگترها نیز مفید است تا بتوانند از زاویۀ این داستانها دنیای کودکان را بشناسند، این شناسایی در وضعیتهای زنده و پویای زندگی بههردلیلی ممکن است میسر نشود.
ابتدای هر داستانک از دل روابط خرگوش کوچولو با خانواده و دیگر اطرافیانش مسئلهای مطرح میشود که پیوندی نزدیک با چالشهای روزمرۀ یک کودک دارد. پس از پشتسرگذاشتن رویدادها و کنش و واکنشهای متعدد، در خاتمه به کودک نشان میدهد که راه گذار از کشمکش یادشده در سرآغاز داستان و به عبارتی رفع آن مسئله برای رسیدن به وضعیت مطلوب، چگونه محقق میشود. بنابراین، کتاب در دل فرازوفرودهای داستانی، به زبانی ساده و بهطور غیرمستقیم چگونگی مقابلۀ کودک با کشمکشهایش را به تصویر میکشد.
برای نمونه، در جلد یازدهم و موسوم به «کتاب سبزک» با خرگوش کوچولویی روبهرو میشویم که شلخته و بینظم است. بهخاطر این موضوع، هم خودش و هم دوروبریهایش با مشکلاتی روبهرو شدهاند. مثلاً پای مامان خرگوش بهخاطر اسباببازیهای بچهاش که وسط اتاق ریخته است، آسیب میبیند. خود خرگوش کوچولو در موقعیتی ضروری نمیتواند کلاهش را پیدا کند و کتاب دوستش را وقتی به امانت میگیرد، در شلوغی و درهمبرهمی اتاقش گموگور میکند.
این چالشهای پیش رو بهمرور کودک را از این مسئله آگاه میکند که نظمداشتن و مرتببودن چه اهمیتی دارد و چقدر نتایج و پیامدهای مثبتش کمککننده است، البته بدون اینکه نویسندگان مستقیم به زبان بیاورند که منظم باش یا منظمبودن خوب است. دو داستاننویس فقط سرانجامِ بینظمی و نظم را نشان میدهند. اما این پایان داستان نیست.
تقویت تفکر و نهادینهشدن تعلیم و تربیت
پس از آمدن داستانکی در نیمۀ اول کتاب، به بخش دوم آن یعنی تمرینها وارد میشویم. این تمرینها و بازیها تعدادشان بین ۱۰ تا ۱۱ مورد است. و مخصوص اجرای دو نفرۀ کودک و یکی از والدین یا خانوادگی و برای خانه طراحی شدهاند. هرچند بر اساس یک فهرست راهنما که خود نویسندگان در کتاب ارائه کردهاند، میتوان در هر تمرین یا بازی تغییراتی ایجاد کرد تا در محیطهایی دیگر مانند، مهدهای کودک، پیشدبستانیها، خانههای بازی و... اجرایی باشند.
اهمیت بخش دوم کتاب این است که از طریق طرح یک پرسش یا پیشنهاد یک بازی و تمرینهای دیگر، هدف مهمی که در قسمت اول و بهصورت داستانی بیان شده بود، اکنون چند دفعه و از راهها و جنبههای مختلف از نو خودنمایی میکند. این تمرینها گاهی بسیار سادهاند و از طریق پرسش و پاسخ بین والدین و کودک رخ میدهند.
اما گاهی از نظر فکری و قوۀ خیالپردازی به قلمرویی پیچیدهتر وارد میشوند و گاهی برای اجرایشان به برخی از ابزارها نیاز است. بدیهی است که این تمرینها از ساده به دشوار ذکر شدهاند و همگی در حد توان کودکان پیشدبستانی هستند. اهمیت اساسی این تمرینها آن است که یک ویژگی مثبت را را در ذهن کودک نهادینه میکنند و همین سبب میشود که انتظار ظهور و بروزش را در عمل وی هم داشته باشیم. در جلد یازدهمی که ذکر شد، «نظمداشتن» همان ویژگی مهم و ارزشمند است.
قسمت تمرینی «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» خواننده را بیش از بخش نخست به تفکر وامیدارد و به قلب ماجراها میبرد. این تمرینها گاهی با تحرک نیز همراه هستند که میتواند جنبۀ مثبت دیگری از بخش دوم کتاب باشد. این قسمت موقعیت خوبی فراهم میآورد که مادر و پدر یا دیگر نزدیکان کودک وقتشان را در کنار هم بگذارنند.
شکی نیست که اجرای آنها در محیطهایی مانند پیشدبستانی بر افزایش مهارتهای کودک در جمع و کارهای گروهی خواهد افزود. این تمرینها از این جنبه نیز که دانشآموزمحور یا کودکمحور هستند، دارای اهمیت بسیار است. در دنیای امروز، همه میدانند که آموزش و پرورش معلممحور و متکی بر گفتار و سخنرانی و نصیحت راه به جایی نخواهد برد.
بر اساس ویژگیهایی که گذشت، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» کتابی نیست که با آن کودکانمان را خواب کنیم. این ۱۵ جلد برای بیداری کودک و همچنین آگاهکردن والدین و دیگر همراهان اوست. کتاب اگر از مسیری درست به کودک ارائه شود، فرصتی فراهم خواهد آورد که بازتاب تأثیرات مثبتش را باید در رفتارهای کماشتباه، هوشمندانه و رو به تعالی و ترقی کودک دید.
در پایان، اسامی این مجموعۀ ۱۵گانه به ترتیب جلد ذکر میشود: «خرگوش کوچولو و کفشهای نو»، «خرگوش کوچولوی زرنگ»، «سلام خرگوش کوچولو»، «تولد برفی»، «دوست تازه»، «خرگوش کوچولو و ظرف هویج»، «عروسک خرگوش کوچولو»، «خرگوش کوچولو و آهوی دورهگرد»، «این یک راز است»، «خرگوش کوچولوی حواسپرت»، «کتاب سبزک»، «پشمالوی عصبانی»، «خرگوش پرحرف»، «درس بزرگ سبزک»، «مغازهی پر از خوراکی».
انتهای پیام